طراحی هتل , بله، همه ما عاشق هتلهایی با طراحی زیبا هستیم، اما بدون روحهای خلاقی که تصور میکنند سرمان را کجا میگذاریم و کوکتلهایمان را مینوشیم کجا خواهیم بود؟ بسیار هیجان زده بودیم که برای این مصاحبه با آندره فو بنشینیم تا از طراح محبوب هنگ کنگی بیشتر بدانیم.
مصاحبه با آندره فو
درباره اولین پروژه هتلی که بر عهده گرفتید و برخی از آموخته هایتان از آن به ما بگویید.
این به سال 2005 برمی گردد – یکی از اولین پروژه های مسکونی من در روزنامه های یکشنبه در هنگ کنگ به نمایش درآمد و نظر کیت کر، رئیس Swire Properties در آن زمان را جلب کرد. به زودی برای مصاحبه فراخوانده شدم و دو هفته بعد این فرصت به من سپرده شد تا آنچه را که اکنون خانه بالا نامیده می شود ایجاد کنم.
در آن زمان من یک تیم سه نفره داشتم. این اولین ملکی بود که توسط Swire Hotels طراحی شد و خلاصه از دو کلمه تشکیل شده بود: آرامش و راحتی. این سایت قبلاً یک آپارتمان خدماتی بود که در سال 1989 با چارچوبی بسیار چالش برانگیز تکمیل شد – که بسیاری از آن پس از آن دوباره تفسیر شدند تا به برخی از نمادین ترین لحظات هتل تبدیل شوند. با توجه به اینکه در آن زمان من فقط یک استودیو سه نفره داشتم و هیچ تجربه قبلی در هتل نداشتم، این فرصت فوق العاده ای بود که به من سپرده شد.
شما اخیراً رستوران این ملک را از کافه – گِرِی بسیار محبوب به سالیسترا تبدیل کرده اید. الهام بخش شما برای این کار چه بود و چگونه به آن پی بردید؟ آیا تغییر رستورانی که این همه علاقه مردم را به خود جلب کرده بود، اعصاب خردکن بود؟
بهعنوان طراح کافه گری، که واقعاً بسیار دوستداشتنی بود، میدانستم که وظیفه من ایجاد یک تجربه غذاخوری بسیار متفاوت از کافه گری است، اما چیزی که موجب تجلیل و بهبود آن می شود غذاها و دست پخت جون تاناکا است.
من خاطراتم از مدیترانه را به عنوان الهام گرفتهام و با گفتگوی رنگهای غنی، بافتهای جذاب و هندسههای جسورانه پاسخ دادهام تا غذاهای زنده سرآشپز را تحسین کنم. از همان ابتدا آرزوی این بود که غنای مدیترانه را با گرما و آشنایی یک اغذیه فروشی محله به تصویر بکشیم. ترکیب یک پالت غنی، هسته اصلی تجربه ای شد که در ابتدا در ذهن داشتم – از رنگ های خاکی نارنجی مایل به قرمز، شرابی، آبی معدنی تا فیروزه ای غبارآلود و کارامل طلایی. هر رنگ به عنوان برجستگی بصری برای پنج فضای ناهار خوری مجزا عمل می کند.
چگونه به داستان طراحی سنت رجیس هنگ کنگ (ما آن را دوست داریم، درضمن!) نزدیک شدید؟ این ملک چه تفاوتی با سایر مواردی که در گذشته روی آنها کار کرده بودید داشت؟
ایده کلی ایجاد یک عمارت سرپرستی بود که شهر اصلی رجیس در نیویورک و هم فرهنگ و میراث هنگ کنگ را به یاد بیاورد. الهام اولیه من اولین هتل شهر رجیس بود که در نیویورک توسط جان جیکوب استور چهارم در سال 1904 ساخته شد. هدف من این بود که از این نقطه عطف فرهنگی استفاده کنم و خاطرات دوران کودکی خود را از بزرگ شدن در هنگ کنگ به پایگاه مرزی آن در هنگ کنگ القا کنم.
میخواستم عمیقتر از مفهوم کلیشهای فانوسها، آشغالها و معابد بروم و به خاطرات خودم از شهر ضربه بزنم. من در هنگ کنگ به دنیا آمدم و بنابراین طراحی شهر رجیس باعث شد که دقیقاً بدانم شهر زادگاهم برای من چه معنایی دارد. من از پانل های چوبی استفاده کرده ام که یک رویکرد کاملاً غربی است، اما آن را با لاک سنتی یشم برای اشاره به شرق ترکیب کرده ام.
با نسبت گسترده ای از سنگ مرمر خاکستری خالص و برنز استفاده شده در سرتاسر، حس مردانگی و جسارت قوی وجود دارد که تا حدودی زیبایی شناسی نیویورک گاتهام را برای من در بر می گیرد. با این حال، تزریق سبزی مریم گلی، زمرد و پرتقال سوخته در لاک براق یا آثار هنری رسا از هنرمندانی مانند کریس هوئن، هنرمند هنگ کنگی در لابی بالابر طبقه همکف و کار بوم جذاب دونا هونکا در دهلیز اتاق بزرگ، همگی در این امر نقش دارند. به استعدادی که به دنبال تجسم یک عمارت سرپرست شخصی هستم.
کمی در مورد مفهوم هتل میتسوی کیوتو به ما بگویید. برای حفظ حس مکان در پروژه چه کردید؟
هتل میتسویی کیوتو در محل اقامتگاه اصلی کیتاکه، شعبه اجرایی خانواده میتسویی، ساخته شده است و مستقیماً رو به قلعه Nijō-jo در مرکز شهر است. در تعهد به پایداری، من تصمیم گرفتم دروازه اصلی 300 ساله کاجییمیا را حفظ کنم. این شامل همکاری با صنعتگران کیوتو برای بازسازی چوب های هوازده آن بود.
حس قوی از تاریخ و اصالت نیز از طریق یکی از ویژگی های اصلی هتل حفظ می شود: باغ ژاپنی. این باغ با همکاری استاد منظره کیوتو شونساکو میاگی ایجاد شد. محوطهسازی باغهای تاریخی ژاپن را از طریق قرار دادن فانوسهای سنگی و ویژگیهای سنگی تزئینی ارج مینهد، و منظرهای طبیعی ایجاد میکند که فصول را از طریق گلها و علفها، آب و نسیم و صدای آرام حشرات منعکس میکند. باغ فضایی متفکر و تامل برانگیز است که در آن حس مهماننوازی، معماری و فرهنگ ژاپنی را جذب میکند، و دوباره چیزی را که به نظر من یک تجربه لوکس معتبر است، ارائه میکند.
در اتاقهای مهمان، کنار هم قرار گرفتن سنت و مدرنیته از طریق نازک کاریهای به هم پیوسته زیبا و مبلمان سفارشی کمرنگ ادامه مییابد. دکوراسیون داخلی چایخانه سنتی ژاپنی و موادی مانند پارچه های گردویی برش طبیعی خالص، تاتامی، و پارچه های کیمونو نیز با پیچ و تاب معاصری معرفی شده اند که بر حس اصیل مکان تأکید می کند.
آیا هنگام طراحی هتل برای مکان های مختلف، مثلا اروپا در مقابل آسیا، تفاوت عمده ای وجود دارد؟ و اگر بله، آنها چه هستند؟
من که در شرق به دنیا آمدم و سپس در غرب بزرگ شدم، مطمئن هستم که کار من همیشه بیان صادقانه روش زندگی من است. با پروژههای هتلی مقیاسپذیر که بخش بزرگی از رزومه کاری من را تشکیل میدهند، فرصتهای زیادی برای سفر به مکان خاص و هر دلیلی برای صحبت در مورد زمان برای جذب و برقراری ارتباط با تیم محلی برای به دست آوردن درک عمیقتری از مقصد دارم. قابل ذکر است که تجلیل “حس مکان” در دنیای مهمان نوازی دست کم گرفته شده است، اما من شخصاً فکر می کنم هیچ چیز ارزشمندتر از ایجاد هر هتل با روایت خاص خود نیست، داستانی که بازگویی واقعی بافت فرهنگ یک شهر را برمی انگیزد، چه در اروپا باشد چه در آسیا.
هنگام ایجاد فضا برای هتل ها به جای فضاهای مسکونی یا تجاری چه عوامل خاصی را باید در نظر بگیرید؟
یک هتل به طور روزانه با مخاطبان گستردهتری ارتباط برقرار میکند و با امکانات و تسهیلات گستردهای که در آن دخیل هستند، میتوانم رویکردی چندلایهتر و جامعتر را بیان کنم – از تصور آن تا سفر فیزیکی در داخل ملک هتل.
یک پروژه مهمان نوازی خوب باید بر جوهر تجربیات تمرکز کند – من همیشه معتقدم که یک محیط باید اصیل و خاص برای مصرفکنندهاش باشد و نه ایجاد مناظر بصری صرف. من همچنین معتقدم که یک هتل خوب باید حس راحتی مسکونی را برانگیزد – اساسا یک هتل یک خانه موقت است.
کدام پروژه هتل بیشترین آزادی را به شما داده است تا بتوانید خودتان را تا اینجای کار جلو ببرید؟
فکر میکنم این هتل میتسویی کیوتو خواهد بود، زیرا کیوتو شهری با میراث غنی است – هدف من ایجاد تجربهای معتبر و از نظر فرهنگی حساس از دیدگاه یک خارجی بود.
از زمانی که برای اولین بار شروع به طراحی هتل کردید، چه تغییرات عمده ای در این صنعت دیده اید؟
رسانه های اجتماعی تأثیر زیادی بر نحوه سفر و زندگی مردم این روزها دارند – از جنبه مثبت، مردم عموماً اطلاعات بیشتری در مورد طراحی دارند و میل به تجربه هایی دارند که بیشتر با سلیقه شخصی آنها هماهنگ باشد. برای من، تجمل به گونه ای تکامل یافته است که این شیوه زندگی را منعکس کند – تجملی که اصیل تر است و تجملی که به جوهر تجربه مربوط می شود تا چیزی که صرفاً بصری و سطحی است.
وقتی برای اولین بار به هتل مراجعه می کنید شخصاً به دنبال چه چیزی هستید؟
هر کجا که هتل ممکن است باشد، من همیشه به دنبال عناصر متفکرانه هستم که چگونه هتل آسایش و رفاه مهمانان خود را در نظر گرفته است.
بهترین هتلی که تا به حال در آن اقامت داشته اید چیست و چرا؟
پارک حیات توکیو – یکی از اولین هتل های آسمان – هنوز هم بی انتها، مدرن و برای من مرتبط است.
غذاخوری رستوران یا سرویس اتاق؟
همیشه غذاخوری رستوران.
استخر یا اسپا؟
نمی توانم انتخاب کنم – هر دو!
و در نهایت، وقتی می بینید که طراحی شما در نهایت به ثمر می رسد، چگونه جشن می گیرید؟
من دوست دارم فقط آنجا بنشینم و نحوه تعامل مردم با طراحی را مشاهده کنم. هیچ چیز لذت بخش تر از دیدن فضایی نیست که احساسات را تحریک می کند و به مردم اجازه می دهد با آن ارتباط برقرار کنند.