طراحی هتل و تمام آنچه یک معمار باید بداند، از زیبایی شناسی عمومی تا تجربه مهمانان، از طریق 6 مرحله ساده.
هتلها روایتی بیوقفه از یک «داستان» را تشکیل میدهند و به مهمانان احساساتی القا می کنند که اقامت آنها را مشخص میکند. آنها دیگر مکانهای اقامتی تک بعدی تلقی نمیشوند، بلکه به مکانهایی تبدیل شدهاند که به بازدیدکنندگان این فرصت را میدهند تا با فرهنگ منطقهای که بازدید میکنند ارتباط برقرار کنند، زمینههای جدیدی از دانش را بگشایند، احساس کنند، کشف کنند، آرامش پیدا کنند و حتی از طریق تجربیات جدید خود را بازتاب دهند.
در اواخر دهه 70، یان شریگر، هتلدار نابغه، کارآفرین و صاحب هتل معروف STUDIO54 در نیویورک، برای اولین بار به تجربه ای اشاره کرد که یک مهمان در طول اقامت خود تجربه می کند. تغییر در روحیه مهماننوازی، نحوه ایجاد و طراحی هتلها را دوباره تعریف کرده است.
امروزه هتل به صورت خطی یا صرفاً بر اساس زیبایی شناسی و عملکرد طراحی نمی شود. برعکس، طراحی مناسب تمام جنبههای اقامت بازدیدکننده را، چه ملموس و چه احساسی، در نظر میگیرد. و البته، با یک هدف کلیدی به پایان می رسد: ایجاد تجربه منحصر به فرد برای مسافر. در این مقاله، به بررسی تمام عناصری که یک معمار باید در هنگام طراحی یک ملک جدید در نظر بگیرد تا به یک نتیجه منحصر به فرد و جامع دست یابد، می پردازیم.
گام اول: اهمیت داستان سرایی از طریق مفهوم پویایی هتل
فلسفه جدید در مورد چگونگی ساخت هتل ها نیز رویکرد طراحی معماری را تغییر داده است. معمار اکنون داستان هتل را از طریق فرآیند طراحی مطالعه، طراحی و رمزگشایی می کند. او در حین طراحی به این سؤال پاسخ می دهد: «می خواهید هتل شما چه داستانی را تعریف کند؟» در نتیجه، داستان سرایی یک ملک با ایده اولیه هتل تعریف می شود که به صورت واقعی و استعاری به سنگ بنای ساختمان تبدیل می شود. ایده اولیه هتل هویت را شکل می دهد و معنای پیرامون تجربه مهمان را با جزئیات تجزیه و تحلیل می کند. حجم ها، فرم ها، عملکرد، مصالح و ترکیب آنها، به داستان هتل گوشت و استخوان می بخشد.
گام دوم: ارتباط طراحی هتل با منطقه ای که در آن قرار دارد و عناصر خارجی آن
شرایط آب و هوایی منطقه ای که هتل در آن قرار دارد یکی از اولین و مهمترین عواملی است که در مطالعه باید در نظر گرفته شود. آنها تا حد زیادی بخشهای محیط بیرونی هتل، نحوه تعامل آنها با فضای داخلی ملک و همچنین تجربههایی که مهمانان میتوانند در هتل زندگی کنند را تعیین میکنند.
جهتگیری طرح یا ساختمان و «همکاری» آن با حرکت خورشید در اطراف آن، الهامبخش معمار برای طراحی مناطق، عملکردها، انتخاب مصالح، بافتها و حتی رنگها است.
گام سوم: 7 ثانیه اول و نقش تعیین کننده آن در شکل دادن به تصویر کلی مهمان
در طول مطالعه طراحی، با پیروی از مفهوم هتل، معمار باید مناطق کلیدی را در ترکیب فضای داخلی هتل اولویت بندی کند. با شروع از ورودی هتل، که می توان آن را با “حیاط خلوت” یک خانه مقایسه کرد، و اولین نقطه پذیرایی مشتری است، معمار باید به شدت از این واقعیت قدردانی کند که اولین تاثیر از هتل در این نقطه شکل می گیرد. اگر در نظر بگیرید که 7 ثانیه اول ارتباط ما با چیزی جدید، برداشت نهایی ما را شکل می دهد و تعریف می کند (فیلتر شده توسط “حس ششم”، شهود)، آنگاه می توانیم به راحتی درک کنیم که ورودی هتل،آستانه در، برای زمینه سازی نظر مثبت بازدیدکننده، چقدر مهم است.
در این زمینه زیبایی ورودی ما باید با مفهوم طراحی هتل هماهنگ باشد و چرا که نه، حواس مشتری را فعال کند. از نظر عملکردی ورودی هر ملک باید امکان عبور راحت مسافران و کارکنان را فراهم کند. در عین حال، طراح باید اطمینان حاصل کند که ورودی در مکان درست قرار گرفته و در نگاه اول قابل مشاهده است، صرف نظر از اینکه مورفولوژی یا چیدمان هتل ما چقدر عجیب است – هیچ چیز بدتر از این نیست که یک مسافر خسته برای یافتن ورودی هتل جستجو کند. !
پس از عبور از آستانه، به پذیرش می رسیم که از نظر تئوری، نقطه ای است که مسافر احساس امنیت می کند و آماده مراقبت از سوی کارکنان است. استقبال گرم، علاوه بر حس صمیمیت فوری، به مسافر احساس «تأیید» میکند که هتل درستی را انتخاب کرده است. اگر آستانه در باید بازدید کننده را تحت تاثیر قرار دهد، پذیرش باید اولین نقطه ای باشد که مشتری به طور ناخوآگاه گوشی را برمی دارد و عکس می گیرد!
آخرین مرحله ورود مشتریان به هتل، مسیر پذیرش به اتاق است که باید آنها را برای انتقال آرام از منطقه عمومی به فضای خصوصی تر آماده کند. مسیر باید آرامش بخش باشد، اما در عین حال مسافران را مجذوب خود کند و اولین نگاهی اجمالی به شگفتی هایی که هتل ممکن است در مکان های عمومی و اتاق ها پنهان کند، به آنها بدهد.
گام چهارم: طراحی اتاق ها به عنوان فضای خصوصی مسافر، تمام جزئیات هتل را در نظر می گیرد
اتاق! یک مکان، داستان های بسیار با هم. جزیره ایتاکای مسافران و بیشترین انتظار آنها از آنچه انتخاب کردند. در اینجا، داستان سرایی هتل در تمام عناصر تشکیل دهنده آن گنجانده شده است. پیکربندی عملکرد اتاق و تقسیم آن به مناطق هوشمند که مسافران را تحت فشار قرار ندهد، عناصر کلیدی یک طراحی مناسب است. یک تخت راحت، یک دوش جادار که بتوانید بدون برخورد با دیوارها از آن استفاده کنید، فضای کافی برای نگهداری لباس و چمدان، تنها بخشی از موارد ضروری است که مسافران مدرن در اتاق خود به دنبال آن هستند.
در مقاصد طولانی مدت (و نه تنها)، ایجاد یک فضای ذخیره سازی اختصاصی برای چمدان، بلکه یک فضای اختصاصی برای نگهداری کفش نیز بسیار هوشمندانه است – برای ساده نگه داشتن همه چیز و حفظ تصویر اتاق بی عیب و نقص و “شیک” در طول مدت اقامت مسافر برای معماران مهم است که تمام جزئیاتی را که ممکن است در طول اقامت ایجاد شود در نظر بگیرند تا بتوانند طرح را به طور مؤثر مطالعه کنند. اقامت مسافر در اتاق باید جهت دار باشد، در حالی که کانسپت هتل باید روایت را به یک پلان طبقه و سپس به منظره ای تبدیل کند که در آن مصالح، بافت، رنگ ها و نور در کنار هم قرار گیرند تا تجربه ای یکپارچه ایجاد کنند.
گام پنجم: انسان و تجربیات او در قلب مطالعه طراحی
هر ساختمان و فضا از نظر معماری با تمرکز بر انسان و در خدمت نیازهای عملکردی و زیبایی شناختی طراحی شده است. هتل یک بوم نقاشی است که در آن افراد مختلف، از فرهنگهای مختلف و با نیازهای متفاوت، دعوت میشوند تا با تأثیر متفاوتی که بر یکدیگر می گذارند، تجربهای مشترک داشته باشند.
آرامش، تفریح، سرگرمی، لذت خوراکی، معاشرت، نیاز افراد به تعامل، ایجاد خاطرات و به اشتراک گذاشتن آنها، برای معمار، مطالعه عادات مسافر و نحوه برخورد آنها، تا حداکثر در داخل هتل و چگونگی تبدیل شدن موارد فوق به تجربه را ضروری می سازد.
گام ششم: مناطق مشترک هتل تجربه مشتری را کامل می کند
فعالیتها و بخشهای اجتماعی شدن هتل، مانند سالن استراحت، صبحانه و رستوران، محوطه استخر و غیره، عناصر ضروری بدنه توسعه هتل هستند. آنها تجربه بازدیدکننده را با شکل دادن به تصویر نهایی ملک کامل می کنند. پیش بینی مشاعات بدون توجه به متراژ کل ملک نکته ای است که معمار باید در حین مطالعه به آن توجه کند. این کل برند هتل را برجسته می کند و آن را به نقطه ملاقات بازدیدکنندگان و ساکنان شهری که هتل در آن قرار دارد تبدیل می کند.
به هر حال، بخش مهمی از تجربه کلی هر مسافر در یک مقصد جدید، معاشرت است – چه با سایر ساکنان هتل و چه با افراد محلی. بنابراین، یک منطقه مشترک پر جنب و جوش و سرگرم کننده می تواند مزایای قابل توجهی داشته باشد، که نه تنها بخشی از تجربه مهمان باقی می ماند، بلکه بر درآمد کلی ملک از طریق فروش خروجی نیز تأثیر می گذارد.
نتیجه گیری
هتل همیشه یک موجود زنده و در عین حال محصولی است که از معماری عمومی برجسته و ارائه می شود. با همکاری کانسپت سازان هتل و بر اساس توسعه مختصر محصول جدید هتل، معمار می تواند واقعاً از طراحی الهام گرفته و نتیجه ای منحصر به فرد ارائه دهد که تجربه ای درجه یک را برای هر مسافر تضمین می کند. و از آنجایی که همه چیز به هم متصل است، طراحی مناسب منجر به تجربه مهمانان منحصر به فرد و شاد می شود، مشتریان خوشحال نظرات مثبتی را از خود به جای می گذارند و نظرات مثبت فروش بیشتری را به همراه خواهد داشت. منطق ساده ای است